علی اوجی عمده فعالیتش را در عرصه تهیهکنندگی موسیقی و برگزاری کنسرت انجام داده است. بیش از همهچیز تا پیش از آنکه وارد حیطه بازیگری و اجرای برنامه و تهیهکنندگی سینما شود، مدیر برنامه گروههای موسیقی و خوانندهها به طور ویژه رضا یزدانی بود و هنوز هم احتمالاً هست. چون به نظر میآید هنوز این کار یعنی مدیر برنامه بودن را انجام میدهد؛ فقط دایره هنرمندانی که با آنها کار میکند، گسترده شده است. امروز او به نظر میرسد مدیر برنامه مهران مدیری هم هست و به طور ویژه تلاش میکند نامش را به عنوان تهیهکننده سینما ثبت کند.
تا همین جا هم به چند عنوان برای علی اوجی رسیدهایم. مدیر برنامه هنرمندان، تهیهکننده موسیقی و سینما، بازیگر و مجری. بازیگریاش هم فقط به یکی از مدیومهای نمایشی محدود نمیشود. او هم در سریال بازی کرده، هم فیلم سینمایی و هم تئاتر. با سریال شروع کرد، به سینما رسید و بعد زمانی که نامی برای خودش دست و پا کرد، پایش به تئاتر هم باز شد و فقط با محمد رحمانیان سه همکاری داشت. چون همانطور که میدانیم تئاتر مدیوم کممخاطبتری است و شاید حضور افرادی مثل علی اوجی که مردم آنها را به نام کمدین میشناسند، بتواند مخاطبان بیشتری را به سالنهای نمایش بکشاند. بیشتر کسانی که در حوزه تئاتر به فکر کارهای تجاری هستند، دست به چنین کاری میزنند.
از موسیقی تا جشن حافظ
علی اوجی سابقه ساخت موزیک ویدیو برای رضا یزدانی و چند خواننده دیگر را هم دارد، اینطور که ویکیپدیایش میگوید تجربه ساخت چند فیلم کوتاه را هم در کارنامهاش دارد و احتمالاً به زودی فیلم بلندش را هم خواهد ساخت. آنچه بیش از همه گستره فعالیتهای علی اوجی را افزایش داده است، تواناییاش در ساخت شبکه اجتماعی شخصی و البته طنازیاش است. این شبکه اجتماعی را علی اوجی در زمانی که تمرکزش روی فعالیتهای موسیقایی و کار رضا یزدانی بود، ساخته است. نقطه قوت او در همین شبکهسازی است که باعث شده بتواند به حوزههای دیگر هم ورود کند. او مشخصاً انسان جاهطلبی است و علاقه زیادی به شهرت دارد. طنازیاش هم به او کمک میکند بتواند راحت این ارتباطات را برقرار کند. همین است که در همان دوران فعالیتهای موسیقایی با علی معلم آشنا میشود. کارگردانی چند دوره از مراسم جشن سینمایی حافظ را بر عهده میگیرد و از آنجا در حوزه سینما شبکهسازیاش را گستردهتر میکند.
- پژمان جشمیدی؛ آقای همه فن حریف (پرتره یک بازیگر)
اولین حضور کوتاه در سریال «پژمان» تا ورود به کارهای مهران مدیری
حضور او در سریال «پژمان» در نقش مدیر برنامه و نزدیکیاش با گروههای کمدیساز منجر به آشناییاش با مهران مدیری میشود. اولین بار در سریال «شوخی کردم» مهران مدیری که مجموعهای آیتمی برای شبکه نمایش خانگی بود، حضور پیدا میکند. و از اینجا رابطهاش با مهران مدیری نزدیکتر میشود. مجموعه «در حاشیه» مدیری که در نوروز ۱۳۹۴ از شبکه ۳ پخش شد، دومین همکاری اوجی با مهران مدیری است. در ادامه این همکاری ظاهراً مسئول دعوت کردن مهمانان برنامه «دورهمی» میشود و احتمالاً یک سری کارهای پشت پردهای دیگری که ما از آنها بیخبریم. این میان «خندوانه» استندآپ کمدی اجرا میکند. در هر دو مجموعه محبوب آن سالها به عنوان مهمان هم حضور پیدا میکند. دوباره در یک مجموعه شبکه نمایش خانگی دیگر از مدیری «عطسه» حضور پیدا میکند و تا امروز این حضورهای کوتاه در سریالهای کمدی و بعضاً غیر کمدی ادامه پیدا میکند.
اما بیشترین نزدیکیاش را به مهران مدیری حفظ میکند. از حضور به عنوان مسئول انتخاب و دعوت مهمانان تا گروه موسیقی تقریباً تمام فصلهای مجموعه «دورهمی» به تهیهکنندگی تازهترین فیلم مدیری «ساعت ۶ صبح» میرسد. از رابطهای که با پیمان قاسمخانی در سریال «پژمان» پیدا میکند، در هر دو قسمت «خوب، بد، جلف» حضور پیدا میکند، البته باز هم کوتاه. از دیگر کارهای شناختهشدهترش میتوان به سریال «سالهای دور از خانه» مجید صالحی هم اشاره کرد، که اینجا هم دوباره نقشی کوتاه دارد. در تمام این سالها به مناسبتهای مختلف مجری برنامههای مختلف هم بوده است. حالا یا این برنامههای مناسبتی و یک شبه بوده یا کمی بیشتر.
همکاری با مسعود کیمیایی
مهمترین فعالیت او به عنوان تهیهکننده سینما بعد از مهران مدیری همکاری با مسعود کیمیایی است. او هم تهیهکننده فیلم «خائنکشی» که نسخهای سریالش هم از شبکه نمایش خانگی پخش شد بود هم در آن بازی کرد. هم خودش هم همسرش نرگس محمدی که بیشتر او را با نقش اول سریال «ستایش» میشناسند. در سالهای بعد کرونا اما این حضور در رئالیتی شو «شبهای مافیا» و «جوکر» بود که نام علی اوجی را در شبکههای اجتماعی بر سر زبانها انداخت. هر دو این برنامهها نام خیلیها را بر سر زبانها انداخت و مسیر حرفهایشان را از این رو به آن رو کرد. البته بیشتر برای بازیگرانی مثل مجید واشقانی یا کسانی مثل امیرعلی نبویان که او هم جزو فعالان چند عنوانی این روزهای فرهنگ و هنر ماست. علی اوجی را باز هم بیشتر به بامزه و طناز بودنشان میشناسند.
او محصول دورهای از حوزه فرهنگ و هنر است که سرگرمی به طور ویژه بر کمدی، آن هم نه کمدی چندان پیچیده، همین کمدیهای ساده و به راحتی از مخاطب خندهبگیر متمرکز شد. این موج به اسم باز شدن فضای فرهنگ و هنر با دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی آغاز شد و شاید در ابتدا نویدبخش بود و خبر از آیندهای آزادتر برای همه میداد، اما طبق معمول از مسیر منحرف شد و امروز به همان شکل شبکهای ادامه پیدا میکند. این چنین است که باید متعلق به گروه خاصی باشی تا بتوانی بالاخره جایی برای خودت پیدا کنی. اگر بازیگری، نقش بگیری. یا سر از یک برنامه واقعنما دربیاوری. این درباره خوانندهها هم صدق میکند و البته تمام کسانی که چند برچسب به طور همزمان بر پیشانیشان خورده است.
علی اوجی در جهان چند عنوانی شبکههای اجتماعی
جهان شبکههای اجتماعی است دیگر. امروز دیگر همه همه چیز هستند. بازیگرند، خوانندهاند، نویسندهاند، کمی اگر مثل علی اوجی جاهطلبتر و به دنبال عناوین بزرگتر باشند، تهیهکنندهاند و در نهایت هم احتمالاً کارگردان. بنابراین، امثال علی اوجی را نمیتوانی در دستهای مشخص جا بدهی. به اینها میگویند آچار فرانسه. این درباره شخص علی اوجی کاملاً صدق میکند. او همه کار میکند اما در نهایت کسی نمیداند باید به او چه بگوید. به سیاق استانداردهای جهان مجازی شبکههای اجتماعی اسمش یک برند است. او علی اوجی است؛ چه بسا به زودی شاهد انتشار آلبومی هم از او باشیم. چون گویا ساز کوبهای هم تا حدی بلد است و هوش موسیقایی خوبی دارد.
- رضا داوودنژاد؛ بدرود راوی «مصائب شیرین» نوجوانی ما (پرترهی یک بازیگر)
اما هیچیک از کارهای او بهخصوص بازیگری او را نمیتوان تحلیل کرد. چون در هیچیک از سریالها و فیلمهایی که در آنها بازی کرده است، حضورش به قدری کوتاه بوده که اصلاً جایی برای تحلیل نمیگذارد. در نقشهای جدی که مشخصاً بازیگر خوبی است. در کمدیها شاید بهتر باشد که کار خاصی هم نمیکند. خودش است. در بسیاری از موارد هم نقش خودش را بازی کرده است. اگر مجریگری او را ببینید، یا حضور در رئالیتی شوها و تاک شوها متوجه میشوید که دارد خودش را بازی میکند. او همین است. یک سری شوخی بلد است که همانها را تکرار میکند. حالت بلاهتی در چشمهایش وجود دارد که بامزهاش میکند. با لحن و صدایش هم کمی بازی میکند که آن هم بامزهاش میکند. اساساً موجود طنازی است اما توانایی خاصی در کمدی ندارد. از این آدمهای بامزهای است که در جمعها و مهمانیها شاید ببینی که دارد جماعتی را سرگرم میکند و میخنداند. دلیل حضورش در سریالها و فیلمهای کمدی همین است. بامزه است، شوخی بلد است، به او نقش میدهند.
در حوزههای دیگر کاریاش هم نمیتوان تحلیل خاصی دربارهاش ارائه کرد. تمام نامهای شناختهشده و محبوبی که در کنارشان و در کارهایشان حضورکی داشته است، به هر عنوانی، آنقدر خودشان بزرگ هستند که نام همه زیر سایهشان قرار بگیرد. مهران مدیری خودش یک برند بزرگ است. نامش در هر جا و هر چیزی کافی است برای آنکه مخاطب پیدا کند و بفروشد. پیمان قاسمخانی هم همین است؛ اگرچه شاید مثل مدیری شمایل پدرخواندگی به خود نگرفته باشد.
کمدین یا تهیهکننده سینما؟
مسعود کیمیایی هم به هر حال مسعود کیمیایی است. اگر مدیری را پدرخوانده تلویزیون بدانند، مسعود کیمیایی سالهاست که این عنوان را در سینما با خود به یدک میکشد. این عناوین البته بازیهای رسانهای است و شاید هیچیک از این دو هنرمند اعتقادی به آنها نداشته باشند. علی اوجی زمانی به مسعود کیمیایی رسید و توانست اعتماد او را به خود جلب کند که با دوران اوجش فرسنگها فاصله گرفته است. آقای کیمیایی سالهاست فیلمی نساخته که بتواند مخاطبان و منتقدان یا اقلاً یکی را با خود همراه کند. بسیاری از فیلمهای اخیر او از جمله «خائنکشی» در زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر با حواشی زیادی همراه شدند؛ به طوری که گفته میشود مخاطبان یا سالن سینما را ترک میکردند یا میخندیدند. بنابراین، اینجا هم نمیتوان عملکرد علی اوجی را در مقام تهیهکننده سنجید. اساساً در این سالهای اخیر کار هیچکس را نمیتوان تحلیل کرد. سینما و تلویزیون شکستخورده ایران دیگر چیزی برای تجزیه و تحلیل ندارد.
طبیعی است که در چنین شرایطی موقعیت و شهرت و طبعاً پول و قدرت حرف اول را بزند. این فقط علی اوجی نیست که یک کامیون عنوان را با خود حمل میکند؛ خیلیها در این دسته قرار میگیرند. فقط هستند که باشند، که حضور داشته باشند، که تعداد فالوئرهایشان در اینستاگرام بالا برود و میان مردم شناختهشده باشند. یعنی چیز دیگری هم وجود ندارد، بستر دیگری هم نیست که کسی بخواهد با آن و در آن کاری انجام دهد. کار به معنای یک محصول ارزشمند فرهنگی که بتواند مخاطبان را از گروههای مختلف اجتماعی به خود جذب کند و تأثیرگذار و ماندگار باشد. نه فقط یک دسته خاص که به دنبال خنده به هر قیمتی هستند. بر همین اساس، دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید سر از فیلمهای کمدی بندتنبانی دربیاوری یا همین سریالها و رئالیتی شوهای شبکه نمایش خانگی. میبینید که هنوز «شبهای مافیا» ساخته میشود و «جوکر» به فصل دوم میرسد و ما شاهد حضور کسانی در این برنامهها هستیم که زمانی سوداهای بزرگتری در سر داشتند.
علی اوجی، جلوتر از رضا یزدانی
درباره علی اوجی که این مطلب در واقع به پرتره او اختصاص دارد، همچنان تنها جایی که میتوان عملکردش را تحلیل کرد، در حوزه موسیقی است. او با رضا یزدانی در سالهایی که موسیقی هم هنوز به این وضع اسفناک امروز نیفتاده بود، دستکم دو آلبوم خوب کار کرد. خوب البته به معنای پرطرفدار میان مخاطبان رضا یزدانی و نسبت به آلبومهای بعدی او. این دو به همراه هم در همان سالهای ابتدایی دهه نود توانستند کنسرتهای متعددی برای یزدانی برگزار کنند. مسیری که البته نه فقط برای یزدانی برای خیلیها متوقف شد. چون در نیمه دوم دهه نود فضایی بر موسیقی عمومی و مجاز ایران حاکم شد که بیشباهت به سینما نیست. در این فضا حتی رضا یزدانی هم دیگر جایی ندارد. هم او و هم اوجی در همین سالها از حوزه موسیقی به سمت سینما حرکت کردند تا شاید آنجا بتوانند روزگار بگذرانند.
علی اوجی البته در این سالها از رضا یزدانی جلو زد و به واسطه حضورش در برنامهها و سریالهای طنز شناختهشدهتر شد. اما خب مسیر مشخصی را دنبال نمیکند و ظاهراً قصد این کار را هم ندارد. به همین حضورهای کوتاه و البته دائمی در کنار انسانهای شناختهشدهتر و بزرگتر راضی است. این البته تا حد زیادی از واقعنگری اوجی هم نشئت میگیرد. او خودش خوب میداند که هر چقدر هم طناز باشد، هرگز نمیتواند یک بازیگر کمدی قوی مثلاً رضا عطاران شود. اما فقط به حضور در پشت صحنه هم راضی نیست. او عاشق دوربین است. دوست دارد مردم به جز اسمش چهرهاش را هم بشناسند. حتی اگر بعد از شنیدن اسمش و دیدن چهرهاش بگویند این علی اوجی کیست که همه جا هست، چه کاره است؟ (اشاره به کامنتهای کاربران شبکههای اجتماعی.)
در یک کلام؛ آچار فرانسه بامزه
بهترین و محترمانهترین تعریف برای کسانی مثل علی اوجی آچار فرانسه است. او به معنای واقعی کلمه آچار فرانسه است. با توجه به مجموعه کارهایی که میکند که ما از آنها باخبریم. به تازگی هم دوباره نامش هم به خاطر فیلم «ساعت ۶ صبح» مهران مدیری که در حال اکران است و هم حضور همسرش در فصل دوم «جوکر» زنان تبدیل به ترند شده است. خودش در «جوکر» به مراتب حضور بهتری از همسرش داشت. خب بامزگیاش را نمیتوان کتمان کرد. چند جا موفق شد هم از شرکتکنندگان برنامه خنده بگیرد هم تصویر طنازی از خودش در ذهن باقی بگذارد. کما اینکه در فصل جدید «جوکر» نرگس محمدی با او تماس میگیرد که برای بقیه یک جوک بگوید!
علی اوجی را خیلیها به خاطر بامزه بودنش دوست دارند. یکی از دلایل حضور دائمیاش در همه جا هم همین است. هم خودش همانطور که گفته شد توانایی شبکهسازی خوبی دارد هم دیگران به خاطر طنازیاش دوست دارند او باشد. مثل همین حضور تلفنیاش در برنامه احساس علیخانی. او دوست دارند تهیهکننده و کارگردان سینما باشد. اما به خاطر تواناییاش در کمدی و علاقه زیادی که به دوربین دارد، شاید بهتر باشد روی بازیگریاش هم کمی تمرکز کند تا به کمدین تبدیل شود، چون پتانسیلش را دارد که نه شاید نقش اول اما نقش سایدکیک (همراه یا دوست نزدیک) را بازی کند و در همین رول شناختهشده شود. بعد از آن شاید بتوان تحلیل بیشتری از او ارائه کرد. امروز همین عنوان برایش خوب است؛ آچارفرانسه بامزه.
منبع: دیجیکالا مگ